ریش و سبیل هامو کوتاه کردم از صبح که اومدم سرکار هرکی میرسه یه تیکه ی میندازه گمونم همون ریش و سبیل های بلند و نامرتب بهتر برای چنین محیط های کاری
تا ساعت ۶ و خورده ای بیدار بودم و هیچ کاری انجام نمیدادم! میخاستم بخوابم لطف کردم در حق خودم با گوشی رو خاموش کردم! ۸:۴۰ از خواب بیدار شدم عرض ۵ دقیقه از خونه زده بیرون اسنپ گرفتم ۴۰۰۰ تومن تا محل کار برم ببینم چی میشه اونجا ساعت ۳ هم دانشگاه کلاس دارم.
اینکه تنها هستم و هیچ کس رو ندارم... شاید نه بخاطر این که خودم نخواستم با کسی دوست بشم و یا نه بخاطر این که آدم چُلاق ِ، زشت و بدخُلاق ی هستم نه شاید به این خاطر که آدم بدی هستم و آدم های سالم ( خوب) دوست ندارند با آدم های بد دوست بشوند.
پول شرط لازم برای خوشبختیه ولی کافی نیست،یعنی اگه پولدار باشی شاید خوشبخت باشی، ولی بی پول باشی قطعاً بدبختی...
اینهمه توی توئیتر و تلگرام و اینستال ام ملت میگن دوست دختر؟ هان؟ از کجا میشه خرید؟ منم بنویسم توی لیست چیزهایی که پولدار شدم میخرم! هان؟ اصلا به من به عنوان یه چُلاق ِ زشت میفروشند؟خب منم دلم میخواد؟ آهان ببخشید حواسم نبود من گوه میخوره که میخواد
ساعت ۴ برگشتم از دانشگاه خوابیدم تا همین الان یعنی ساعت ۷:۱۵ الان هم برای خودم یه نسکافه درست کردم که بخورم... کُلاً بی تفاوت دارم میگذرونم
این خانم های کلاس ما چه حوصلهی دارند صبح اول صبح آرایش میکنند به جان خودم از خواب پاشدم رفتم دستشویی دستمو شستم بعد زدم به شلوارم که خیس ش بره بعد مالیدم به صورتم. جدی دارم میگم شوخی هم نمیکنم. بعد اینا چه حوصلهی دارند.خواهش پفیوز بازی ( خوشگل بازی) درنیارید.
کتاب " اثر مرکب" رو میخونم گفته برای تغییرات بزرگ در زندگی تان باید از
تغییرات خیلی خیلی کوچک شروع کنید. خودش پیشنهاد داده تمام مسائل مهم زندگی
رو که اثرگذار و مهم توی زندگی تان است و میخواهید تغییر کند رو یادداشت
کنید!
دفترچه بگذارم کنار و از امروز اتفاقات مهم زنی رو بنویسم.
چه چیزهایی را میخواهم تغییر بدهم : خیال پردازی ها، خرج کردن های زندگی! کتاب خواندن،خطا کردن، درس خواندن و برنامه نویسی.
میخوام
خیال پردازی حذف شود، خرج هایم مدیریت شوند، کتاب خواندن م زیاد و منظم،
خطا کردن کم و کم و کم شود درس خواندن زیاد و برنامه نویسی فوقالعاده
زیاد.
من مسؤلیت همهی مشکلات زندگی م رو قبول میکنم هر اتفاقی تا به این لحظه افتاده با من است مسؤلیت آن
رضا برای خودت تصمیم نگیری برات تصمیم میگرند و مجبورت میکنند که اون تصمیمم بشه برات یک هدف و یک تصمیمم مهم ! و از اون تصمیمم لذت ببری ، لذتیکه بعد مدتی مدت هست و مصنوعی ! گرچه خودم سردرگمم و نمیدونم باید چه کنم اما این سردرگمی بهتر از اینکه ، دیگران برای م تصمیمم بگیرنند!