تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

باید از زندگی لذت برد حتی با پای چلاق

نه حال و حوصله خوندن ندارم اینجوری نمیشه باید از دنیایی خیالی و مجازی و اینترنت فاصله بگیرم و بیشتر کتاب بخونم هم درسی و هم غیر درسی یک دفعه وارد دنیایی مجازی شدم بدون اینکه کنترل و نظارت ی برروی استفاده از دنیایی مجازی باش ِِ  الان کارم شده کمی درس خوندن، مابقی تقسیم میشه به موبایل ( دنیایی مجازی ( گوگل پلاس، فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و کانال های تلگرام) و کلاش اف کلانز)  و تلویزیون دیدن این که نشد زندگی کردن درسته تنهام درسته درد دارم اما اینا دلیل نمیشه که کتاب نخونم، درس نخونم و از زندگیم لذت نبرم... دلیل نمیشه که کتاب نخونم و ندونم و نفهمم اطراف م چه خبر؟  باید از زندگیم لذت ببرم حتی با این محدودیت های که دارم درست پام مشکل داره اما ذهنم دست هام چشم هام و کلی نعمت دیگر هیچ مشکل ندارند همین... این دو، سه روز که تمرینات کتاب رو هرچند نصف و نیمه انجام دادم فهمیدم خیلی نعمت های دارم و قذرشونو نمیدونم... 

رویاپردازی

دنیایی خیالی لعنتی دست از سرم برنمیداره یک زمانی قرار بود کمکم کنه که از تنهایی در بیام اما الان چی شده خودش یک معضل برام ساعات های زیادی توی این دنیا هستم و خودم رو بجای یک فرد سالم هستم و اون آرزوی که دارم به تحقق میرسه... تمام روز بی وقفه که از همه ی کارهام مثل درس خوندن و نوشتن و یا درست انجام دادن کاری وا میمونم.... 

امروز بعد از نماز صبح نخوابیدم با اینکه شب ش از درد بیداربودم که بشینم کدنویسی کنم اما تا نشستم پا کدنویسی رویاپردازی ها شروع شد.... بدون حتی یک خط کدنوشته شده... 

تناسخ


من ادم بدی هستم یا نه ؟

سر این قضیه تناسخ    ( لینک تناسخ در اسلام ۱ --- لینک تناسخ در اسلام ۲ ) فکر   میکنم که شاید در دنیایی قبلی و یا مجازی ( موازی ) آدم بد و جنایت کاری بودم که این سزایی منه و شاید هم یک سرباز در یک جنگ تویی جنگ مجروح شده ....

نمیدونم بعضی مواقع فکر میکنم که آدم بدی هستم و تمام این اتفاقات زندگیم هم به همین خاطر است که من ادم بدی هستم ...


هر چی هست این افکار روح و روان مو نابود کرده تویی این سالها که حتی برای فرار از این افکار به ساخت دنیایی مجازی و خیالی کردم دنیایی که تمام ساعات و لحظات عمرم رو میگردید ...