تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

حرکت از شنبه

میخواهم از شنبه جدی تر شروع کنم به خوندن،بی حرف پیش صبح ساعت شش پاشم تا ساعت دوازده، سه تا درس رو بخونم بعدازظهر هم وقت آزاد رو برنامه نویسی کار کنم، شبم برنامه نویسی کارکنم. اگه این برنامه ای که تو ذهنم و روی کاغذ اوردمیش پیاده و اجرایی بشه اینکه هم کنکور عالی میشه و هم برنامه نویسی جاوا-آندروید و هم تحت وب کاملاً یاد میگیرم تازه وقت اضافه میارم. البته به شرط اینکه مامان جان و بابا جان برام برنامه ای نچینند مثل همیشه... انگیزه اینکار هم فرار از شرایط کنونی 

گزارش

    میخواهم دیگه کتاب " شاهد بازی" ( لینک یک)  ( لینک دوم) رو نخونم حالم از هرچی ادبیات بهم خورد میخواهم بجاش کتاب " آموزش های مهارت زندگی" (لینک) رو بخونم این کتاب را خیلی وقت پیش خریده بودم اما دریغ از اینکه یک فصل کامل شو بخونم...بخونم شاید بتونه کمکم کنه...از روی که اومدم اصفهان کارم شده ماساژ دادن پاهای مامان و مجبورش کنم ورزش هاشو انجام بدم من خودم حالم خوب نیست حالا باید هوای مامانو داشته باشم.


باید برنامه‌ریزی کنم شدیدا به چسبم به برنامه نویسی و کنکور،  رفتم پرسیدم میگه برای کتاب های کنکور کاردانی به کارشناسی کامپیوتر گسترش علوم پایه که بهترین کتاب های کنکور کامپیوتر هر کتاب قیمت ش ۲۰هزار تا ۲۵هزار تومن باید کم کم پول بگیرم و جمع کنم برای کتاب های کنکور،  الان با پس اندازی که توی مدتی که ماهشهر تنها بودم از پولی های که بابام برای غذا گذشته بود صدهزارتومن،  چقدر گرسنگی کشیدم بخاطر این صدهزارتومن.....


هان!  راستی آبجی خانم قرار چهارشنبه با بچه هاش بیآیند سربزنند به مامان باید خودمو آماده کنم که لبخند بزنم به تیکه پرونی های آبجی خانم جان...