داستان کوتاهی از زندگی من

دو نامه در صندوق پستی‌اش بود، بدون برنامه یکی را باز کرد و کم مانده بود از خوشحالی سکته کند.برنده‌ی جایزه‌ی ۵۰۰هزار دلاری لاتاری شده بود.

برگشت به خانه تا با تلفن به خانواده خبر برنده شدنش را بدهد و حین گفتن خبر برنده شدن نامه‌ی دوم را باز کرد، جواب آزمایش سرطان خونش مثبت بود.

برگرفته از صفحه گوگلپلاس Wickie Gattuso

+در همین حد بدشانس و خوش هستم خوشی با یک درد مضمون همراه... خوشحالی اینکه دانشگاه میرم اما درد هست درد پا 

پ ر ی و د

گفته بودم مردا هم پریود می شن ؟ حالا نگیم پریود بگیم تعادل هورمن های روحشون می ریزه بهم... 

ییهو بی تاب می شن...اروم و قرار ندارن .. هی می خوان یه کاری کنن اروم بشن نمی شه بدتر گند می زنن به اعصاب خودشون و اطرافیانشون...

حالا بدیش اینه که اطرافیان چون تو پیش زمینه ذهنیشون اینه مرد باید در کشاکش روزگار سنگ زیرین اسیاب باشد می گن خب بابا مرد ... بزرگ شده ..... زیاد دم پرش نریم.....

یه ظلم دیگه که طبیعت در حق ما کرده اینه که مثه شما خانوما نمی تونیم این حس های لعنتی خفه کننده رو از چشمامون بریزیم بیرون...هی تلمبار می شه رو اون دل بیچاره.. 

یا می چپیم تو غار تنهایی یا می ریم طرف سیگار و الکی فک می کنیم که اوکی حله داداش....خلاصه وضع مزخرفیه .. 

یه وقتایی یکی که حرفش خریدار داره می تونه دل به دلمون بده لااقل یه کمی اروم بشیم ...... یه وقتایی هم هیچ علاجی نیس ...

برگرفته از صفحه گوگل پلاس گیر سه پیچ 

پی نوشت: بدجوری چپیدم تویی غار تنهاییم ...که حوصله ای خودم م ندارم فقط میخواهم تنها باشم تنهایی تنها بدون هیچ فکر و خیالی 

منبع این نوشته : منبع
اینه ,اروم

انصراف دادم....

میگه  تو  چرا  ازدواج  نمیکنی  

  میگم  اینا  همشون  پورشه  سوار  میخوان  

قد  بلند  میخوان  بچه  مایدار  میخون  

منم  هیچکودومشون  نیستم  انصراف  دادم  

پس نوشت: برگرفته از صفحه گوگل پلاس سیامک 

پس نوشت:بعلاوه یک آدم سالم که چُلاق ِ نباشه و افسرده نباشه و کسیو افسرده و دیوونه نکنه... کسی که باهاش شاد و خوشحال باشند....