تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

باید از زندگی لذت برد حتی با پای چلاق

نه حال و حوصله خوندن ندارم اینجوری نمیشه باید از دنیایی خیالی و مجازی و اینترنت فاصله بگیرم و بیشتر کتاب بخونم هم درسی و هم غیر درسی یک دفعه وارد دنیایی مجازی شدم بدون اینکه کنترل و نظارت ی برروی استفاده از دنیایی مجازی باش ِِ  الان کارم شده کمی درس خوندن، مابقی تقسیم میشه به موبایل ( دنیایی مجازی ( گوگل پلاس، فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و کانال های تلگرام) و کلاش اف کلانز)  و تلویزیون دیدن این که نشد زندگی کردن درسته تنهام درسته درد دارم اما اینا دلیل نمیشه که کتاب نخونم، درس نخونم و از زندگیم لذت نبرم... دلیل نمیشه که کتاب نخونم و ندونم و نفهمم اطراف م چه خبر؟  باید از زندگیم لذت ببرم حتی با این محدودیت های که دارم درست پام مشکل داره اما ذهنم دست هام چشم هام و کلی نعمت دیگر هیچ مشکل ندارند همین... این دو، سه روز که تمرینات کتاب رو هرچند نصف و نیمه انجام دادم فهمیدم خیلی نعمت های دارم و قذرشونو نمیدونم... 

آدمی پنج سال دیگر


پس نوشت: توی این سال ها که آدم های خوبی توی زندگیم اومدن آدم های خوبی نبودند... آدم های سالم ی که فقط برای ترحم کردن و دلسوزی... و هیچ کتابی را نخوندم... تنها کتابی که توی سال ها کامل خوندم کتاب " زندگینامه استیو جابز " بود و توی این مدت هر کتابی را نصب، نصف رها کردم نمیدونم چرا؟ 

وضعیت فعلی من

از درد خوابم نمیبره از درد توی تخت دراز کشیدم و دارم کتاب " شاهد بازی" با آیپد میخونم که فکر و خیال نکنم... لعنت به درد... ولی بعضی مواقع بازم به دنیایی خیالی م میرم... امشب ذهنم بدجوری گیر داده که منو بذاره جایی یک استادی که برنامه نویسی درس میده و همزمان خودش ِ هم در حال دادن تز دکتراش ِ... و شغل ش هم برنامه نویس توی یک شرکت... 

از اون برنامه نویسی های خوره کدنویسی از اونایی که بیست و چهارست کارشون کد زدن ِ... 

که موقع تدریس دوست داره از تجربه های شخصی و واقعی کاری به دانشجوها یاد بده که تویی آینده ای شغلی به کارشون بیاد... 


اگر نخواهد اغراق کنم شاید چندین و چندساعت تویی همین خیال پردازی ها بودم.... 


ولی خودمونیم باید اعتراف کنم دلم همچنین زندگی میخواهد... 

قسمت جالب ش این بود که پام سالم بود یعنی توی تمام این خیال پردازی های این سالها پام سالمه بدون هیچ گونه مشکل جسمی با قد بلند و چهارشانه مثل دوتا برادرم نه اینکه چُلاق ِ و کوتوله و زشت و کریح