تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

هیچ کس درک نمیکند....

_می‌گویم: "به چه فکر می‌کنی عزیزم؟

_جواب می‌دهد: "به رنجی که می‌کشم."

_می‌گویم: "می‌فهمم."

_جواب می‌دهد:‌‌‌ "نه نمی‌فهمی. رنج انواع مختلف دارد. هر کسی هم رنج خودش را دارد.‌ نه تو رنج من را می‌فهمی و نه من رنج تو را. مثل خیلی چیزهای شخصی هر کسی هم یک رنج شخصی دارد که هیچ کس نمی‌تواند آن را بفهمد."


ساعت ویرانی

آرام روانشاد

پس نوشت :هیچ کس درک نمیکند درد پای من را... هیچ کس درک نمیکند تنهای من را... هیچ کس درک نمیکند بغض من را... هیچ کس درک نمیکند... 

بغض گلو....

بابا امروز بعدازظهر رفت اصفهان من موندم اینجا تا کارهایی بانکی مغازه رو انجام بدم.... بابا رفت اصفهان تا وسایل که مامان برای بستری شدن توی خونه رو فراهم کنه.... 



دلم گرفته حالم خوب نیست تازه از مغازه برگشتم چیزی دلم برای خوردن نیست.... نمیدونم کجا خوندم یا شنیدم که توی این موارد اگر با کسی حرف بزنی آرام میشی اما خب هیچ کس حاضر نیست با یک آدم چلاق زشت و دیونه و افسرده کننده حرف بزنه....