رفته جایی دیگه همه مهاجرت میکنند به یه کشور یا شهر دیگه من رفتم یه سرویس دیگه وبلاگ دیهی ، به آدرس کم کم مطالب رو انتقال میدم به آدرس جدید ... اگر دوست داشتید بیایید آدرس جدید http://tanhataren-pesar.blog.ir
نسشته ام پشت لب تاپ م یه دفعه به ذهنم رسیده که امروز بعدازظهر رسیده ام دراز بکشم و سرمو بذار روی پاهای مامان خانم و بهش بگم خسته شده ام از این وضعیت از این همه درد کشیدن ... شدید دلم گرفت و دلم میخواد گریه کنم
چه روز گوهی امروز شاهین . ن.فی هم نمیادریش روی خوبی ؟ گمون نکنم نوشابه هم افاقه کنه ... گوه توی این روز گوه ... خسته کننده بودن ش یه طرف ... سرما یخ زدن پاهام خیس عرق بودن تمام بدن از گرما بخاطر لباس زیاد پوشیدن ... بوی گوه گند بدن م بخاطر عرق کردن ...
الان رفتم سوپرمارکت بیسکویت بگیرم سوپرمارکت ی گفت با گوشیت یه عکس بفرست لیست خرید مغازه است هیچ منم فرستادم امیدوارم دردسر نشه برام
تویی این مدت اینقدر توی شرکت ناهار نخوردم آبدارچی دیگه ازم نمی رسه ناهار هستی یا نه؟ میدونه نیستم به صورت پیشفرض!!!!! آخه غذا حوصله غذا خوردن ندارم
یه روز من نبودم یه نفر جدید به بچه های اتاقمون اضافه شده ؟!؟
برم شرکت ببینم امروز چه خبر؟
چرا حال شو ندارم از تختخواب بلندشَمِ پاشدم جوراب پوشیدم و بازم برگشتم توی تختوابم
هیچی نشستم پای لب تاپ سر درد خواب همه چیز بهم حمله کرد بخوابم
چرا بازم خیال پردازی؟ تو هنوز جاوااسکریپت یاد نگرفتی و بعد خیال پردازی میکنی که API گرفتی از یه سایت تیکیت فروشی سینما؟ بعد داری پیاده سازی میکنی با reactjs؟ هان؟ بعدش خسته میری یه چهارشنبه شرکت برنامه نویس آقای پویا ح ازت میپرسه چرا اینقدر کسل ِ هستی براش تعریف میکنی؟ نه بی خیال شو فعلا فقط مباحث ویژه! و تموم کردن برنامه نویسی html و css