تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

لاکن بهمین مقدار قانع باشید

صبح ساعت ۸:۳۰ اومدم دفتر “ حسین کاف “ رییس شرکت میگه سحرخیز شدی ! داشتن صبحونه کاری پنجشنبه هارو میخوردن گفت بشین بخور گفتم خیلی ممنون ! بابا بی خیال چقدر حوصله دارید صبح اول صبح صبحونه میخورید محل کار ! بابا صبح مگه فک آدم باز میشه ! نمیشه ؟ میشه ؟ نمیشه ؟ صبح از خونه تا محل کار یکسری پفیوز ( خوشگل ) که آرایش کردن به خدا من امروز صبح آب گرم و سرد کردم دستمو شستم بعد مالیدم به شلوارم نَمِ دار شود صورتمو شست بعد اینا چه حوصله ی دارند به خدا ! خیلی حوصله دارنند !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد