تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

کسب و کار با پسرخاله دیوث و قرمساق

پسر خاله دیوث قرمساق ما اومد با زبون بازی و زبون ریختن کُلی ِ روی اعصاب بابا راه رفت برای زدن مغازه صوتی... یک مغازه اول خیابان هشت بهشت دیده... من بازم میترسم که ریسک کنم... میترسم که نشه اوضاعم به کام نباشه... فعلا که بابا چیزی نگفته... 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد