ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خودارضایی به یاد کی شهلادال دختری که فقط در روز چند بار توی سایت دانشگاه میدیدش و هیچ وقت جرات نکردی حسی که بهش داری بگی یادت ه یا چه داستانی شماره شو گیرآوردی؟ هان؟ نکن اینکارهارو... خطرناک ِِ...
به یاد هدی ح که که اونم توی دانشگاه سر دو کلاس درس دیده اش که ازش خوش ت اومد جرات کردی به این هم بگی نه... خب اینکه به یادشان خودارضایی میکنی کار خوبی نیست ترک اینکار بجز عقب افتادن ت از زندگی ت و گناه کردن نیست...
بجز این دیگر کیا؟ مرجان سین که تا حالا ندیدیش از نزدیک ! مرجان عین استاد دانشگاه که اعتماد کرد و لب تاپ شو؛داد درست کنی؛فاطمه میم مطلقه خانومی که به حال ندیدی و فقط از طریق همین وبلاگ باهاش آشنا شدی... یا لیلی میم دختری که مثل تو اهل خودارضایی بود و اهل آذربایجان که از طریق همین وبلاگ باهاش آشنا شدی و باهاش س ک س چت میکردی... یا همین خانم متاهل آرزو که یکی دو بار باهاش س ک س چت داشتی... پرونده ای کثافت کاری هات سیاه... سیاه...
این ها جنایت های تو بر علیه خودت ِِ که هر لحظه با فکر و خیال و رویاهات میکنی اما تا کی؟ میخواهی ادامه بدی تا کی؟ چی گیرت میاد؟ بجز گناه؟ و نابودی زندگیت؟ این دنیایی خیالی رو ساختی که پناهگاهی باشد برای فرار از تنهایی و درد کشیدن تنهایی... اما شده یک بن بست و یک مکان برای نابودی زندگی ت.... فکر و خیال نکن رویا پردازی نکن تمرین هی جلوی خیال پردازی شو بگیر...