تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

علت ش چی

کسی می‌دونه چرا من از غار تنهایی م اومده‌ام بیرون اون‌جا بهتر جایی ممکن بود این‌قدر درد و رنج، غم و غصه و درد روح‌ی به درد‌های جسمیم اضافه شد که چی ؟ برای چی ؟ برای هیچ؟ برای رنج بیشتر کشیدن و بیشتر تنها شدن

بیرون غار تنهایی بودن بی فایده است اعتماد کردن به آدم های سالم بی فایده است .

بیرون غار تنهایی بودن بی فایده است اعتماد کردن به آدم های سالم بی فایده است . 

حرف زدن  و توضیح دادن بی فایده است برای کسی توضیح نمیدهم در مورد هیچ چیزی همین همه چیز من عالی و بترکون از اینم به بعد 

تفاوت پولدار و فقیر

تو پولدارتر از منی

لباس های گرانقیمت می پوشی

و با ماشین، هر کجا دوست داشته باشی می روی

من اما کافیست هوا ابری شود،

به مترو نرسم

و یا زور تلفن ام حتی به تک زنگ نرسد

آنوقت تنها می شوم،تنها می مانم

و مدام غصه می خورم

دوست داشتن ات مثلِ بوسیدنِ ماه است

من هیچ وقت نمی توانم ماه را ببوسم!

| بهرنگ قاسمی - تلسکوپی که تو را رصد می کرد شکست |



پس نوشت: اوضاع بدتر می‌شود زمانی که به بی پولی ات چُلاق ِ بودن و زشت بودن هم اضافه شود... و افسرده و منزوی و دیوانه میشوی و به غارتنهایی خودت پناه می بری