ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
بابا ظهر زنگ زد گفت برات بلیط هواپیما گرفتم فردا صبح برو فرودگاه ساعت هشت و نیم صبح. گفت باید اینجا باشی چون من میخواهم برم کربلا تو باید پیش مامانت و بالا سرکارگرهای خونه باشی ... خب فردا صبح عازم اصفهان هستم، باید خونه رو مرتب کنم بعدشم ساک بگیرم از داداش اینا آخه من از اصفهان اومدم با ماشین داداش اینا چون جا نداشتند لباسایی منو ریختند تویی یک پلاستیک بزرگ زباله ای حالا برای برگشت ساک ندارم...