تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

مینویسم

چند باری حبیب گیر داده آدرس وبلاگنو میخواد یعنی  چی میخواد؟  می‌خواد بدونی در مورد سرکار چیه می‌نویسم؟ دوست ندارم کسی منو بشناسه و بخونه.


امروز بعدازظهر که داشتم میمودم خونه بهم گفت آدرس وبلاگتو بده گفتم هان آهان؟ خودم زدم به کودنی! 


برگشتم خونه خاله بزرگ از روستا اومده یعنی مامان از اونجا گفته بیاد بمن سر بزنه منم اولین کاری که کردم پاکت سیگاری که امروز خریدم و اومدینی اول روی میز اتاق اول اون برداشتم وبعد درب رو برای خاله بزرگ بازکردم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد