امروز دانگشاه

امروز راس ساعت 8 صبح خودمو رسوندم دم دفتر مینا جون داشت با کسی صحبت میکرد رفتم کیفمو گذاشتم داخل کلاس و برگشتم مینا داشت میرفتم سرکلاس بهش گفتم اومدم حضور بزنم گفت تو فقط آخر ترم میایی برای گرفتن جزوه بهش گفتم من هر روز میام دانشگاه گفت نه تو آخر ترمی هستی .
بهرحال حرف زدن باهاش بهم نیرو و انرژی داد و کنفرانس داده کاری که همیشه ازش فراری بودم و گمونم هستم . بله نقش پفیوز  ( خشوگل ) توی زندگی آدم های مثل من مهمه ...