طبابت آقای دکتر

قبل از اینکه برم دکتر با بابا گرسنه مون بود رفتیم توی یک سالن غذاخوری نزدیک مطب دکتر ناهار خوردیم، موقعی که توی ساختمانی که مطب دکتر بود منتظر آسانسور بودیم، آقای دکتر رو دیدیم و تقریباً باهاش رفتیم توی مطب، یک کمی که نشستیم منشی گفت برای این که زیاد معطل نشوید بروید عکس رادیولوژی بگیرید خودش زحمت کشید رفتیم رادیولوژی عکس گرفتیم بعد که نوبت مان شد رفتیم توی مطب دکتر، دکتر اول به عمد از روی دیوث ی اسم دکتر جاکشی که از شش ماه گی زیر نظرش بودم و عمل کرد رو به جایی اسم من گفت من توی این جور مواقع فقط ساکت میشم و توی صورت طرف با نفرت و خشم زُل ِ میزنم بعد که حالت منو دید لبخند زد و گفت آقای فُلانی خوبی گفتم نه آقای دکتر خیلی بدم و درد دارم... دکتر گفت توی چندین بار عمل کردی و بصورت مادرزادی و خدادادی پات اینجوری پس درد طبیعی بعد یکسری نسخه پیچید 

۱ - از راه رفتن طولانی مدت خودداری کنم. (  دکتر نمیدونه من عاشق پیاده‌روی هستم. ) 

۲ - از پله رفتن خودداری کنم. ( نمیدونه دانشگاه و خانه ای ما پله زیاد دارد) 

۳ - حتماً از توالت فرنگی استفاده کنم. 

۴ - حتماً روی تختخواب بخوابم. 

۵ - از پیاده‌روی، روی سطح شیب دار خودداری کنم. 

۶ - نشستن روی زمین خودداری کنم. 


* گفت به هیچ وجه نباید ورزش نباید بکنی بجز استخر رفتن باید انجام بدی فقط استخر همین استخر 

گفت اگر این ها رو رعایت کنم این وسیله ای مصنوعی که توی پاهام هست که باید هر ده سال یکبار عوض شود می‌شود پانزده یا بیست سال.