60 هزار خورده ای مرغ سوخاری و کباب ترکی گرفته ایم !!!! هیچ !!!! احتمالا الان #مامان_خانم میاد غر میزنه سر اینکه چرا اینقدر غذا گرفتیم !!!! خودش گفت برید بیرون غذا بگیرید
#خاله_مرضیه ام دو تا مهره های کمر ش شکسته؟ بخاطر این محرم از ساعت ۱ ظهر تا ۲ شب سرپا بود توی هیئت بجز این معلم هست! پارسال همین موقع ها بچه دار شد ۲ تا بچه ام داشت با فاصله ی ۱۷ سال!!!! نکنید همون بلای که سر به دنیا اومدن سر #مامان_خانم اومد گمونم سر این #خاله_مرضیه اومد
خب حالا داره شروع میکنم به آمار دادن اینکه حسین پسر خاله مرضیه گ ی ، دوست پسر داره دوست پسر ش پفیوز (خوشگل ) هستند
سروکله ش پیدا شد #حسن_پسر_خاله_بهجت اومده یکراست رفته پیش اون پسر خاله ای #خاله_مرضیه، #حسن_پسر_خاله_بهجت با #حسین_پسر_خاله_مرضیه جیک و پوک شون باهم یکی چون اون #حسین_پسر_خاله_مرضیه موتور داره و این#حسن_پسر_خاله_بهجت!!!! الان هم هنوز ننشسته داره ماجرای عشق و عاشقی خودش با #زهرا_دختر_خاله_مریم تعریف میکند
خبری از حسن پسر خاله بهجت نشد؟ گمونم رفته تاب شو بخوره بعد بیاد خونه ی ما ؟
معلوم نیست سیستم حضور و غیاب چه جوری خیلی از حضور و غیاب های بچهها نخورده مال من و #ابی_سیف که هیچ نداریم اصلا انگار نیموده ایم
برگه کمیسیون پزشکی رو گرفته ام برده ام دانشگاه سپاهان شهر فرستاده منو با همون برگه فرستاده پزشک معتمد دانشگاه اصفهان نیم ساعت معطل بوده 15 هطارتومن هم هزینه کرده کرده و همون برگه رو تائید کنه تا بذار توی نوبت کمیسیون پزشکی دانشگاه اصفهان !!!!!
توی ای هری وری حسن پسر خاله بهجت هم پیام داده که راغب نیستی من بیام خونه تون بهش گفتم بیا !!!! دیگه اینو کجای دلم بذارم ... واقعا خسته ام و داغونم همین و بس
رفتم توی اتاق قشنگ پرونده ام روی میزش بود دیروز اول رفتم توی همین اتاق بعد فرستادم جای دیگه پرونده ام ۴ مین پرونده روی میزش بود! هیچ از برگه کمیسیون پزشکی رو گرفته ام یه کپی گرفتم ازش و دارم میبرم دانشگاه
#تاپ_سی گرفتم یارو یه گولاخ اومده میگه شمایی؟ میگم آره؟ میگه یه خانومی بود؟ میگم به خدا خودم بودم! هیچ گوشی بهش نشون داده ام تا باورش شد