تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

اوغ

من حوصله ندارم شوهر خاله مرضیه اومده رفته بالا پله داره انجیر می‌کنه من از میوه متنفرم!؟!؟  اوغ من از میوه متنفرم متنفر 

اکانت فیک

یه اکانت فیک توی اینستاگرام ساختم که برم زیر پست های اکانت اصلی بوس و قلب و کامنت بذارم! دیونه هم خودتونید 

گرسنگی

من از صبح تا حالا چیزی نخورده ام!؟! تازه گرسنم شده؟  نمی‌دونم چرا اینقدر کم غذا و کم خورد شده ام؟  قبلا اینجوری نبودم تازه گی های خیلی دیر به دیر گرسنه ام میشه و یا یه دفعه شروع میکنم به زیاد خوردن غذا!؟! هیچ حد وسطی هم ندارد 

اوهوم ...

دایی حسین م پشت در خونه ایستاده ام !!! اما من در رو باز نمیکنم چون بابا خان ازش خوش ش نمیاد و اینکه من یعنی الان شرکت هستم ؟ الان هم که نرفتم شرکت ؟!؟ توی خونه دور اتاق ها راه میرم و با خودم حرف میزنم و گوشی دستمه ؟!؟ و همین بس 

آدم بدی هستم

تازه‌ از خواب بیدار شدم چرا؟  من شب ها نمیخوابم؟  چرا این قدر عذاب می‌دم به خودم؟ 

خواب

زنگ زدم شرکت و گفتم مشکلی پیش اومده و نمیام و حال به ادامه خواب می‌پردازم 

دوش بعد جغ

رفتم دوش گرفتم چقدر حال داده!!!! منم اصلا صبح نمیخوام برم سر کار 

ریدیم

خودارضایی کردم فقط ۲ روز ۱ ساعت و ۱۵ دقیقه پاکی!؟! نمی‌دونم چرا یکدفعه سر از سایت های سین کاف سین درآورده!!!! داشتم برنامه ۹۰ رو می‌دیدم ولی خب خودارضایی 

مامان خانم

مامان خانم هر شب همین مواقع زنگ میزنه میگه خوبی؟  چه خبرا؟  چی کارها میکنی؟  به گل و گیاه ها آب میدی؟  داداش محسن ت زنگ زده بهت؟  

و منم بی حوصلگی جواب میدم خب انتظار داره چی بگم؟  بگم چی؟  حالم بد؟  داغونم؟  چرا نمیمیرم؟