تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

من مقصر نیستم

دلم میخاد با کسی حرف بزنم اما کسی نیست ... جالب اینکه وقتی کسی هم پیدا میشه حرف بزنم اما نمیتونم و هیج حرفی برای گفتن ندارم و مهر سکوت میخورم برلبان و قلب و کلمات که باید سرازیر شونند از ذهنم و دهنم ...

من مقصر نیستم

دیشب نشستم بودم دورهمی میدیدم مامان که کنار نشستم بود بهم گفت بیا بغلم بغلش کردم و باهام حرف زدم و گفت هیچ وقت حس عذاب وجدان نداشته باش که تو با دنیا اومدنت منو رو مریض کردی و من قبل از به دنیا اومدنت بیمار بودم... توی بغل مامان کلی گریه کردم.... دیشب اصلا نتونستم از فکر وخیال های پریشون درست بخوابم الان هم اصلا سر حال نیستم و دارم میرم سرکار