تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

پیچوند

این همه اومدم دانشگاه کلاس برگزار نشد یعنی استاد اومد حضور و غیاب کرد بچه‌ها ته کلاس آواز خوندن اینم ردیف اول نشسته بود و داشت کنفرانس بچه‌ها رو گوش میداد گفت پاشید حضور ه کسو زدم بره منم زدم بیرون برم ببینم می‌رسم بریم یه سینما بعد از مدت ها که سینما نرفتم... دلم فیلم دیدن توی سینما میخواد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد