ایراد

نمیدونم غذا ایراد خواب ایراد داره! من غذا خوردم که حد مرگ خوابیدم بیدار شدم دوباره خوردم الان هم بازم گشنمه گمونم ایراد از غذاهاست

ب

هر کی می‌رسه منو نصیحت می‌کنه! من پلاکارد توی گردنم آویزون کردم نوشتم تورو خدا بیا نصیحت کنم که میاد پند و اندرز میده! هان؟  به تو چه من توی بیو تلگرامم چی نوشتم

ختننه سورون

ختنه سورون دیگه چی ؟ بریدینیش حالا سور هم میدید ؟ خجالت هم نمیکشید ؟ چرا فک پلمپ میکنید ؟ خب خود خدا پلمپ ش کرده مگه مرض دارید پلمپ شو باز میکنید ؟ خب نکنید ؟ درست نیست فک پلمپ کردن زشته جرم داره ؟ حرام خلاف قانون فک پلمپ ؟ حالا این ختنه سورون پسرخاله جدیدمون نمیدونم امشب ، فردا شب کی ؟ بریم یه غذای مات بخوریم و بیایم و یکسری آخوند رو تحمل کنیم ! نه واقعا این اخوندهای دهنشون پلمپ کنند من موافق ز بس گوه مفت میخورنند و به گوه کشید زندگی چند سال رو بازهم با کامل وقیحات گردن نمیگیرند لاکن پلمپ کنیم دهنشونو شاید گردن گرفتند

مینا پفیوز

وای برای اولین بار سری این امتحان برگه عوضی کرده ام تمام بدنم خیس عرق سرد شد اصلا وضعی بود استاد زل زد توی چشم هام یعنی فهمیده ؟ ولی حال داد این سطح استرس و اعصاب خوردی چند وقتی بود اینقدر استرس نداشتم ! حالا میخام به استاد ( شکوفه جان ) پیام بدم ببینم چند میشم اگه بد بوده حذف م کنه آبرومنده !
هان اینو نوشتم تا یک ماجرا دیگهی رو بگم امروز سر جلسه امتحان " مینا " اومد دیدن " شکوفه " مینا رو بعد مدت ها دیدم خیلی  چاق شده بود البته بهتره بگم توپول شده بود یه پا پفیوزتر از قبل |( خوشگل تر ) نمیدونم گفتن سر دعوای که توی دانشگاه شده این و مدیر گروه اخراج  شده ! یه عینک به حال هم زده بود با دور تا دور مشکلی چهرشو جذاب تر از قبل کرده بود ، جالبیش اینکه من و مینا تقریبا همسن و سال هستیم اگه اشتباه نکنم ترم قبل گفت خودش بهرحال ! امروز خودش و شکوفه توی سر من و چند پسر همسن و سال من دنبال موی سفید بودن میگفتند خوب موندید بهرحال از خوش  وبش این دوتا حسابی ما کاسبی تقلب کردیم

تقلب

امیدوارم تقلب هامو استاد نگیره خیلی تقلب روی دسته ی صندلی  و دیوار نوشتم و روی کاغذ از این امتحان ۸ نمره حداقل ۴،۵ بگیرم این درس رو خوب پاس کنم بره!

لینک کانال