تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

گذشته نگذشته

هر کی می‌رسه می‌گه گذشته، دیگه گذشته درست حرف شون در ظاهر برای خودشان که دارند من رو قضاوت می کنند یا در بهترین حالت شرایط منو رو مورد نظر قرار می‌دهند. ‏از گذشته هیچ چیزی نگذشته فقط یه روزایی کم رنگ میشن ، یه روزایی خیلی پر رنگ!

لحظات شاد و خوب کم رنگ و لحظات درد کشیدن و تنها بودن پُر رنگ

برم

دارم می‌رم دانشگاه زودتر از زمانی که باید برم دارم میرم حوصله ای ماندن ندارم .


هان راستی این آیدی کانال تلگرام این چندمی که می‌سازم!

https://t.me/ipuyan

بی پولی بد دردی بد

من پول میخوام سرکار خبری از پول نیست هر دو برادر نیستند یعنی دفتر اون‌ور اند و من بی پول دیگه روم نمیشه به بابا زنگ بزنم برای پول لعنتی... من که خرجی زیادی ندارم بخاطر مشکل مالی نه ورزش می‌رم که پام قوی تر از این بشه که بتونم فعالیت بیشتری انجام بدم و نه استخر همین هزینه رفت و آمد به خونه از محل کار و دانشگاه اهل گشت و گذار و خرید هم نیستم. دوستی هم ندارم خودم هستم و خودم

سرما خورده ام آقا جان

سرما خورده ام یعنی اوایل سرما خوردگی بدنم درد میکنه خسته و کوفته ساعت 2 هم باید برم دانشگاه سرکلاس انقلاب اسلامی ! اه چه درس مزخرف حال  و حوصله ندارم گوشیمو فول شارژ میکنم که مستفیض بشم سرکلاس چون حال شو ندارم ... دیشب در اتاق باز بود سردم بود اما حس ش نبود بلندشم در رو ببندم حال این وضع آبریزش بینی و اشک از چشم و دماغ قرمز شده همیجوری زشت بودیم اینجوری هم شدیم حالا یه تبخال زشت روی دماغم و سه تا هم زده بین دو تا آبروهام ... 

ول کن ترین مامان دنیا

مامان دیشب آخر شب میگم فامیل زن داییی ام ( زن دایی خودش ) یه دختر معرفی کرده فردا ( یعنی امروز ) زنگ میزنه هماهنگ کنه بی خیال هم نمیشه مامان تا منو کاملا نابود نکنه