تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا
تنهاترین پسر دنیا

تنهاترین پسر دنیا

دل نوشته های تنهاترین پسر دنیا

پایان سفر بی نتیجه به تهران

تازه رسیدیم خونه اومدم روی تختخوابم دراز کشیدم و دارم فکرمیکنم تمام اتفاقات اخیر این چند سال و بالاخص حرف های آقای دکتر (  لینک)  خسته ام اما درد لعنتی نمیذاره بخوابم و همین‌طور فکر و خیال... راستی از امشب بازم تایمر پاکی را راه انداختم امیدوارم این  مرتبه آخر باشه که صفرش میکنم...


 بعدشم از دیروز با خودم قول و قرار گذاشتم هر چی خرج می کنم تویی گوشی یادداشت کنم فعلاً یک تهران برای یک دختر سیصد و خورده ای خرج برداشت... خب معلوم طبق قانون همیشگی بابا حساب کرد اونوقت چطور من میتونم خرج زندگیم رو به این وضعیت جسمانی بدم. 




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد