ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سر شبی مامان بابا و دایی و خاله باهم رفتند خونه عمه خانم من ( عمه دومی) منم تنهائی سه نخ سیگار کشیدم و کلی گریه کردم برای خودم برای درد هام برای بی کس هام چرا اینجوری شد
+ بعد از ظهر منشی دکتر م زنگ زد و وقت دکتر رو مامان انداخت چهارشنبه هفته آینده من توی اتاق خودم بودم و صدای حرف زدن مامان رو میشنیدم بعد که قطع کرد برای بابا توضیح داد که کی بود، بابا هم گفت چه فایده اینم فقط پولو میشناسه رضا که همه ش درد داره ....